روانشناسی کارگاه

۱۱ خرداد ۱۳۸۶ / کار, يادداشت /

به نظر من یکی از درسهایی که جاش توی درسهای مهندسی عمران خالیه ، یه درسیه با عنوانی شبیه “روانشناسی کارگاه
یعنی یکی بیاد یه مقدماتی درباره نحوه برخورد با افراد مختلف در محیط کارگاه به آدم یاد بده تا هر کسی مجبور نشه خودش با سعی و خطا این رو یاد بگیره.
خیلیها فقط بلدند تو سر افراد زیر دستشون بزنند این باعث میشه تا وقتی که هستی برات خوب کار کنند ولی اگه وقتی نباشی دیگه هیچی، اگر هم بخوای خیلی مهربون با کارگر برخورد کنی اونوقته که از سر و کولت بالا میرن. البته همه کارگرها این طور نیستند و بعضیهاشون از خیلی آدم ها با معرفت ترند ولی خوب لازمه که در ابتدای برخورد، آدم خیلی محافظه کار باشه چون اگه اول کار یه سوتی بدی جمع کردنش خیلی کار سختیه.

کارگر kargar

من الحمد لله تو کارگاه با کارگرها مشکلی نداشتم ولی یه بابایی که نقش سرکارگر داره اونجا ، چند روزی بود که داشت دم در می‌آورد ، اون هم تقصیر خودم بود چون فکر کرده بودم میشه باهاش تیریپ رفاقت زد. برای همین مجبور شدم یه جورایی باهاش برخورد کنم ، علی رغم میل باطنیم مجبور شدم بهش بگم دیگه وارد اتاق ما نشه و بهش گفتم اگه تا چند روز آینده یه تجدید نظر در رفتارش نکنه مجبورم عذرش رو بخوام. ولی خوب اگه یکی به ما گفته بود که با کی چه جوری باید برخورد کرد شاید مجبور نمیشدم قضیه رو اینطوری جمع کنم …

راستی استفاده از انواع فحش‌های کارگاهی یکی از ابزارهای رایج تربیت و تأدیب در کارگاست که خوشبختانه یا متأسفانه من از اون به بهره‌ام.

ADSL

۶ خرداد ۱۳۸۶ / يادداشت /

بالاخره ما هم ADSL دار شدیم …
ماهی ۱۰ تومان  ، بدون هزینه مخابرات از آسیاتک

هفته پیش مشاورهای آلمانی شرکت اومدند و برای اولین بار مجبور شدم با یک سری آدم خارجکی انگلیسی صحبت کنم . تجربه جالبی بود . احساس میکنم تو موسسه کیش وقتم داره تلف میشه دارم دنبال چند نفر میگردم که یک کلاس نیمه خصوصی راه بندازیم . فعلا یک نفر اعلام آمادگی کرده و احتمالا به ۲ تا ۳ نفر دیگه نیاز داریم هر کی پا بود یه ندا بده در ضمن لازم به ذکره که اون یک نفری که اعلام آمادگی کرده کاظم زارع نیست !

۳۷۹

۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ / يادداشت /

رتبه کنکورم شد ۳۷۹ …
اگه می‌پرسید : “یعنی خوب یا بد؟”
باید بگم یعنی بد…
یا باید قید گرایش‌هایی رو که دوست دارم بزنم…
یا باید یه ۶ تومنی پول خرج کنم…
واقعا موندم که چه کار کنم؟!

پهلوی

۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ / کار, يادداشت /

تو سایتی که مشغول کاریم پره از ریلهای راه آهن ، خیلیهاش به قول رفقا یادگار اون خدا بیامرزه. امروز شروع کردیم به باز کردن ریلها ، وقتی اولین ریل رو باز کردیم یه چیز جالب دیدیم ، روی جان همه ریلها ، هر سه متر به صورت برجسته نوشته بود “پهلوی”

 

پهلوی

کنارش هم تاریخ ساخت ریل رو نوشته بود.

پهلوی

 

راستش رو بخواهید وقتی این دوتا رو کنار هم دیدم : “پهلوی ۱۹۳۳” احساس خیلی جالبی بهم دست داد، شاید یه جور احساس غرور و شاید هم یه جور شرمندگی برای امروز یعنی ۲۰۰۷…
و یه احساس جالب دیگه اینکه امروز ریلهایی رو باز کردیم که ۷۳ سال پیش یه بشرهایی اونجا کار گذاشته بودند…

نتیجه

۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶ / يادداشت /

قراره ۳۱ اردیبهشت نتیجه کنکور رو اعلام کنند

کنکور

امروز رفته بودم دانشگاه ، یک اطلاعیه زده بود از طرف مرکز ارزشیابی ، با این مضمون:

دانشجویان محترم پلی تکنیک
در ارزیابی اینترنتی اساتید شرکت کنید…
چون:
۱- نظر شما برای ما مهم است.
۲- نظر شما باعث بهبود کیفیت آموزشی دانشگاه می شود.
۳-نظرسنجی بدون درج شماره دانشجویی صورت می گیرد.
۴- برای انتخاب واحد ترم بعد لازم است که فرم نظرسنجی ترم قبل را تکمیل کرده باشید.

به نظر من دلیل آخر به تنهایی قانع کننده بود …