من نگران اسلام هستم

۳ شهریور ۱۳۸۹ / يادداشت /

امام خمینی

“من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمد رضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طورى که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانى هست و زیاد است. آدم هاى جاهلى هستند که به خیال خودشان خدمت مى‏کنند براى اسلام، خدمت مى‏کنند، لکن سر خود کارهایى مى‏کنند که ضرر به حیثیت اسلام می خورد. ”

فرازی از سخنرانی امام در تاریخ ۲۶ آذر ۵۸

حق

۲۴ خرداد ۱۳۸۹ / يادداشت /

محمد بن أبی القاسم الطبری فی ( بشاره المصطفى ) عن إبراهیم بن الحسین بن إبراهیم البصری ، عن محمد بن الحسین بن عتبه ، عن محمد بن الحسین بن أحمد الفقیه ، عن حمویه بن علی بن حمویه ، عن محمد بن عبدالله بن المطلب الشیبانی ، عن محمد بن علی بن مهدی الکندی ، عن محمد بن علی بن عمر بن طریف الحجری ، عن أبیه عن جمیل بن صالح ، عن أبی خالد الکابلی ، عن الاصبغ بن نباته ،

عن أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) ـ فی حدیث ـ أنه سئل عن اختلاف الشیعه ، فقال :

إن دین الله لا یعرف بالرجال ، بل بآیه الحق ، فاعرف الحق تعرف أهله ، إن الحق أحسن الحدیث ، والصادع به مجاهد وبالحق اخبرک فأرعنی سمعک ، وذکر کلاما طویلا ، حاصله الامر بالرجوع إلیهم ( علیهم السلام ) فی الاحکام ، وتفسیر القرآن ، وغیر ذلک .

ورواه المفید فی ( مجالسه ) عن علی بن محمد بن الزبیر ، عن محمد ابن علی بن مهدی مثله .

وسائل الشیعه – جلد ۲۷ – صفحه ۱۳۵

یا علی

یک سال دیگر گذشت …

۲۳ اسفند ۱۳۸۸ / يادداشت /

یک سال دیگر گذشت …

سالی پر از حرفهای داشته و نگفته. حرف هایی که کسی نیست پاسخ دهد …

—————————————

اردیبهشت: سفر عمره متاهلی با دانشگاه علم و صنعت

۲۲ خرداد: انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری

۲۳ مرداد: ازدواج و شروع یک زندگی جدید

۸ اسفند: دفاع پایان نامه و یک قدم نزدیک شدن به خلاصی از دانشگاه

۱۸ اسفند: پایان دوره آموزشی غواصی در عسلویه

۲۳ اسفند: پیشنهاد یک کار جدید، تردید بین ماندن در شرکت یا کار در یک موسسه پژوهشی و انجام فعالیت آکادمیک

این نیز بگذرد …

مرد مردستان علی …

۱۲ دی ۱۳۸۸ / يادداشت /

نامه ۱۴ نهج البلاغه

و من وصیه له ع لعسکره قبل لقاء العدو بصفین
لاَ تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّى یَبْدَءُوکُمْ فَإِنَّکُمْ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَلَى حُجَّهٍ وَ تَرْکُکُمْ إِیَّاهُمْ حَتَّى یَبْدَءُوکُمْ حُجَّهٌ أُخْرَى لَکُمْ عَلَیْهِمْ فَإِذَا کَانَتِ اَلْهَزِیمَهُ بِإِذْنِ اَللَّهِ فَلاَ تَقْتُلُوا مُدْبِراً وَ لاَ تُصِیبُوا مُعْوِراً وَ لاَ تُجْهِزُوا عَلَى جَرِیحٍ وَ لاَ تَهِیجُوا اَلنِّسَاءَ بِأَذًى وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَکُمْ وَ سَبَبْنَ أُمَرَاءَکُمْ فَإِنَّهُنَّ ضَعِیفَاتُ اَلْقُوَى وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلْعُقُولِ إِنْ کُنَّا لَنُؤْمَرُ بِالْکَفِّ عَنْهُنَّ وَ إِنَّهُنَّ لَمُشْرِکَاتٌ وَ إِنْ کَانَ اَلرَّجُلُ لَیَتَنَاوَلُ اَلْمَرْأَهَ فِی اَلْجَاهِلِیَّهِ بِالْفَهْرِ أَوِ اَلْهِرَاوَهِ فَیُعَیَّرُ بِهَا وَ عَقِبُهُ مِنْ بَعْدِهِ

از سفارش آن حضرت است به سپاهیان خود ، پیش از دیدار دشمن در صفین
با آنان مجنگید ، مگر به جنگ دست یازند . چرا که سپاس خدا را حجّت با شماست ، و رها کردنشان تا دست به پیکار گشایند حجّتى دیگر براى شما بر آنهاست . اگر به خواست خدا شکست خوردند و گریختند ، آن را که پشت کرده مکشید و کسى را که دفاع از خود نتواند آسیب مرسانید ، و زخم خورده را از پا در میارید . زنان را با زدن بر میانگیزانید هر چند آبروى شما را بریزند یا امیرانتان را دشنام گویند ، که توان زنان اندک است و جانشان ناتوان و خردشان دستخوش نقصان . آنگاه که زنان در شرک به سر مى‏بردند مأمور بودیم دست از آنان بازداریم ، و در جاهلیّت اگر مردى با سنگ یا چوبدستى بر زنى حمله مى‏برد ، او و فرزندانى را که از پس او آیند بدین کار سرزنش مى‏کردند . (ترجمه مرحوم دکتر شهیدی)

آه باران

۹ اردیبهشت ۱۳۸۸ / نوا, يادداشت /

ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید

این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران

یا نه دریائیست گویی واژگونه بر فراز شهر

شهر سوگواران

هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش

ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر با تشویش

رنگ این شبهای وحشت را

تواند شست آیا از دل یاران

چشم ها و چشمه ها خشکند

روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ

همچنانکه نامها در ننگ

هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد

آه باران

ای امید جان بیداران

بر پلیدی ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم

آیا چیره خواهی شد

 

آلبوم آه باران محمد رضا شجریان