جهادی ۸۷

دو سال بود که ۵-۶ روز هم زودتر میرفتم ، امسال شاید وسطاش بشه برم ، شاید هم نشه …
ایشالا که هر چی خیره …
فردا اگه خدا بخواد میریم بدرقه رفقا ، ۱.۵ آزادی ، ۵ راه آهن …

84-taheri.jpg

سید امین طاهری – دلوار – نوروز ۸۴

خانه عشق

۱- نمیدونم هیچ دقت کردید این شمارشگری که برای برج میلاد تو همت گذاشتند هر ۲-۳ روز یه دونه اضافه میشه ؟
هر کاری باهامون میکنند هیچی نمیگیم …
شمارشگر که تازه خوب خوبشه …

۲- خیلی شنیدیم که تو این مملکت نمیشه کار کرد ، الآن من هم میگم: تو این مملکت نمیشه کار کرد، از روز اولی که رفتیم کارگاه ۹ ماه میگذره و هنوز کارفرما نتونسته زمین رو تحویل بده، شاید اصلا پروژه بره رو هوا، و اگر هم بره رو هوا بعیده به این زودیها راه بیفته ، ولی خوب چیکار میشه کرد، اصل اینه : تو این مملکت نمیشه کار کرد…

۳- دیروز داشتم یه لیست پیشنهادی تهیه میکرد برای معاونت های جهادی امسال ، خیلی ها رو نمیشد انتخاب کرد ، چون نبودند ، میانگین سنی تیم خیلی رفت بالا …

۴- این سید ما چند وقتیه که خبری ازش نیست ، اگه کسی دیدش سلام ما رو بهش برسونه …

دست نوشته سید مهدی علن - مسافرت جهادی بم ۸۳

سید مهدی علن – بم – نوروز ۸۳

۵- هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین
این در خانه عشق است که باز است هنوز
این بیت شعر رو رو یه پارچه سفید تو دبیرستان نوشته بودند، هیچ وقت یادم نمیره …

این قافله عمر عجب می گذرد

۱-
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد

۲-
بعضی وقتها ، که درسامون میموند برای شب امتحان ، کتاب رو که باز میکردیم ، میدیدیم دویست سیصد صفحه مطلبه و هیچیش رو بلد نیستیم ، آدم نمیدونست از کجاش شروع کنه ، فقط تند و تند از این صفحه می پریدیم به اون صفحه ، چند ماه وقت داشتیم و شب آخری یادمون میفتاد که باید درس هم بخونیم…
چند شب پیش که قرآن رو باز کردم دقیقا همین حس بهم دست داد.

۳-

علیرضا دهقان - نوروز ۸۳ - بم

علیرضا دهقان – بم – نوروز ۸۳

شریفی

۱- جهادی امسال هم داره میاد، خیلی دوست داشتم امسال هم بتونم تو مجمع شرکت کنم ولی متاسفانه مشغله کاری نمیگذاره. خیلی هنر کنم گزارش پارسال رو زودتر درآریم که کارهای امسال لنگ گزارش نشه. البته خیلی کارش نمونده رضا و امیر دارند جدی پیگیری می کنند. اگه کسی هم میتونه کمک کنه بگه که کار سریعتر پیش بره.

۲- دیدم کار و کاسبی وبلاگم کساده گفتم به جای اینکه خودم بنویسم خوب میشه از دست نوشته های بچه ها استفاده کرد، تا قبل جهادی یه ده بیستایی از اینها میگذارم. شخصا از زحمات آقای شاکری جو بابت ” یادداشتهای همسفران” ممنونم.

دست نوشته فرید شریفی - دلوار - نوروز ۸۴

فرید شریفی – دلوار – نوروز ۸۴