فاغفر لنا …

۶ شهریور ۱۳۸۷ / کار, يادداشت /

۱- ربنا ان لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان ، فاغفر لنا فیما بقی منه …

۲- دلم خیلی پره از اینجایی که دارم کار میکنم ، خیلی فکر کردم چه جوری دربارش بنویسم ، به این نتیجه رسیدم چیزی ننویسم بهتره ،  …
فقط همین بس که آدم کم کم میفهمه چرا وضع مملکتمون هر روز بهتر از دیروزه ( دینگ دینگ ، دقیقا مثل صا ایران )
شاید دیگه اینجا نمونم ، شایدهم این چیزا همه جا عادیه و هر جا هم که بری همینه ، نمی دونم …

۳- اگه تقوا داشته باشیم ،همه چی حله . نداریم آقا …

۴- حاضرم شرط ببندم ساخت این برج تو ایران پونصد سال طول میکشه…

الهی ضیفک ببالک …

۱ شهریور ۱۳۸۷ / يادداشت /

کان الحسن بن علی بن ابی طالب (علیه السلام)، أعبد الناس فی زمانه وازهدهم وافضلهم، وکان اذا حج، حج ماشیاً وربما مشى حافیاً، وکان اذا ذکر الموت بکى، واذا ذکر القبر بکى، واذا ذکر البعث والنّشور بکى، واذا ذکر الممر على الصراط بکى، واذا ذکر العرض على اللّه تعالى ذکره شهق شهقه یغشى علیه منها، وکان اذا قام فی صلاه ترتعد فرائصه(۱) بین یدی ربه عز وجل، وکان اذا ذکر الجنه والنار اضطرب اضطراب السلیم وسأل اللّه الجنه، وتعوذ باللّه من النار، وکان لا یقرأ من کتاب اللّه عز وجل : یا ایها الذین آمنوا الا قال لبیک اللهم لبیک، ولم یر فی شیء من احواله الا ذاکراً للّه سبحانه. وکان اصدق الناس لهجه، وکان اذا توضّأ ارتعدت مفاصله واصفر لونه، فقیل له فی ذلک، فقال : حقّ على کل من وقف بین یدی رب العرش ان یصفر لونه وترتعد مفاصله. وکان اذا بلغ باب المسجد رفع رأسه، ویقول : الهی ضیفک ببابک، یا محسن قد اتاک المسیء فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک، یا کریم. وکان اذا فرغ من الفجر لم یتکلم، حتى تطلع الشمس. ولقد حج خمساً وعشرین حجه ماشیاً وان النجائب لتقاد معه، وقاسم اللّه تعالى ماله مرتین، وروی ثلاث مرات، حتى انه کان یعطی من ماله نعلاً ویمسک خفاً.

الانوار البهیه فی تواریخ الحجج الالهیه – شیخ عباس قمی

خدایا! میهمان توست، بر درت ایستاده. ای محسن! گنه کار بر در خانه تو آمده. ای کریم از او درگذر به آنچه از خوبی نزد توست…

بیچاره کامپیوتر من …

۱۸ مرداد ۱۳۸۷ / يادداشت /

چند وقتیه که کارش همینه …


PC200

۲۷ خرداد ۱۳۸۷ / کار, يادداشت /

۱- امروز یکی از ماشین​آلاتمون تو کارگاه بیکار شد و من هم فرصت رو غنیمت دونستم. یه ربع آموزش دیدم و یه نیم ساعتی باهاش کار کردم، کولر روشن، سیستم صوتی هم ردیف…
کلا برام خیلی جذاب بود. اینم یه عکس از اون مدل ماشین …

Komatsu PC200
KOMATSU – Crawler Excavators – PC200

۲- تو محیط کار خیلی داره بهم فشار میاد، کارفرمامون هیچی نمی​فهمه، وضع مالی پروژه هم خیلی درامه …
فقط خدا رو شکر که رئیسمون آدم حسابیه، دلم فقط به همین خوشه …

۳- امروز اتفاقی مراسم قهرمانی استقلال رو دیدم، خیلی خز و خیل بازی بود.

۴- از هفته بعد امتحانها شروع میشه، خدا خودش به خیر کنه. این ترم که تموم شه تقریبا فقط پروژه و سمینار می​مونه. برای سمینار باید با یه نرم افزار یک و نیم مگی کار کنم که یاد گیریش از هر نرم افزاری که تا حالا کار کردم سخت تره …

۵- یه تفأل هم به حافظ …

تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن   که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی

Mice

۵ خرداد ۱۳۸۷ / يادداشت /

داشتم تو سایت A4Tech دنبال موس میگشتم ، همه چیز بود تو این منوهاش به جز موس که ما دنبالش میگشتیم، خلاصه به این نتیجه رسیدم که این شرکت دیگه موس تولید نمیکنه. گفتم پس حالا یه سر به سایت logitech بزنیم . بگذریم از اینکه سایتش رو روی ایران بسته و بود. وقتی سایتش اومد با تعجب دیدم که اینجا هم خبری از موس نیست. یه خورده دقیق تر که نگاه کردم دیدم یه منو داره به نام Mice واردش که شدم همونی بود که میخواستم. گفتم پس حتما اسم موس رو عوض کردن و از این به بعد بهش “Mice” میگن. Mice رو تو دیکشنری که زدم دیدم نوشته : plural of mouse

کلی ضایع شدم …