نظر

۲۰ خرداد ۱۳۸۶ / کار, يادداشت /

تو کارگاه یه کارگر داریم به نام خدانظر، بچه گنبده، ۱۸ سالشه ، صداش می‌کنیم نظر. امروز یه سانحه براش پیش اومد ، سنگ فرز شکست و خورد به دستش. وقتی رسیدم رو سرش دیدم که گوشت انگشتش کاملا جدا شده و همینجوری داره خون ازش میره، ولی یک کلمه آخ و اوخ نمی‌کرد. سریع رسوندیمش بیمارستان، وقتی از دستش عکس گرفتیم فهمیدیم که انگشتش شکسته و تاندون انگشتش پاره شده، هر چند یه بیمارستان دولتی بود ولی الحمدلله همه خیلی خوب همکاری میکردند ، هم پرستارها، هم دکتر و هم بقیه، خدا همشون رو خیر بده ، در عرض کمتر از ۲ ساعت دستش رو عمل کردند و برگشتیم کارگاه …
الحمدلله به خیر گذشت چون امکان داشت خیلی بدتر از این بشه، هر چند که مقصر این حادثه خودش بود و به خاطر بازیگوشی خودش اینطوری شد ولی الآن من خیلی ناراحتم ، یعنی یه جورایی خودم رو مسؤول می‌دونم…
تجربه امروز باعث شد که به این جمله کلاسیک ایمان بیارم: اول ایمنی بعد کار

مطلب قبلی / بعدی

12 دیدگاه برای “نظر”

  1. ميرهادي می‌گه:

    طبق قانون کار باید…!

  2. سلام
    من هم یه تحربه تلخ دارم که یکی از کارگر هام جلو چشمم فوت شد، ولی اون به حرف من گوش نکرد و دقیقا به همین خاطر که کمربند ایمنی رو نبست، از بالا پرت شد پایین و در جا….
    من هم ناراحت بودم. اما هیچ وقت وجدانم ناراحت نشد..

  3. صالح می‌گه:

    بابا خدا ظرفیت بده،شما همه مهندسید همه هم کارگر دارید!!!
    اگه ۳ واحد ایمنی بهداشت پاس میکردی….

  4. كاظم می‌گه:

    خدا رو شکر. یک سر هم به بیمه میزدین…

  5. امیر می‌گه:

    مثل اینکه کاظم هنو توجیح نیست بیمه دیگه چیه باباجون

  6. امیر می‌گه:

    آقا نمیخواد بگی بی سواده خودم فهمیدم توجیه نه توجیح

  7. سروش می‌گه:

    سلام

    دیروز که تو مدرسه دیدمت
    خوشحال شدم که ادبیاتت عوض نشده
    بالاخره کار شما ادبیات مخصوص به خودش رو داره
    می دونی که؟…

    یا علی مددی

  8. سعيد می‌گه:

    علیک سلام
    اول خواستم یه خورده گیر منطقی بدم ولی پشیمون شدم
    :)

  9. محمد امين می‌گه:

    این آخری کار نمی کنه. لینکش اشتباهه

  10. رضا می‌گه:

    همش از کارگرهات ننویس!
    اگه راس میگی از مهندس بنویس (:

  11. ur sis می‌گه:

    توی ۸ خط ۴ بار اسم خدا رو بردن معنی خوبی داره نه؟

شما هم نظر خود را بیان کنید