حج

۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ / نوا, يادداشت /

می خواستم این پست رو دم رفتن بزنم، ولی دیدم اگه یه خورده زودتر باشه بهتره …

اگه خدا بخواد پونزدهم به همراه خانوم عازمیم، اول مدینه بعدش هم مکه. ایشالا فاطمیه اول تو مدینه ایم …

حج

احساسم شبیه وقتیه که نزدیک ماه رمضون میشم و می بینم هیچ کاری نکردم. اینجاست که فقط ما می مونیم و کریم …

لبیک ذالمعارج

لبیک داعیا الی دار السلام

لبیک مرهوبا مرغوبا الیک

لبیک لا معبود سواک

لبیک

خیلی دوست دارم دوستانی که تجربه ای دارن و یا نظری دارن که این دم آخری به درد ما میخوره مضایقه نکنند.

این آهنگ رو هم که احمد ظاهر خونده خیلی باهاش حال میکنم …

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

توکل بر خدا …

مطلب قبلی / بعدی

17 دیدگاه برای “حج”

  1. کاظم می‌گه:

    ایشاالله آدم برمیگردی… 😀

  2. محسن می‌گه:

    خوش میگذره بهتون ایشالا

  3. مجتبی می‌گه:

    سلام
    سلام برسون…

  4. خالص می‌گه:

    سلام حاجی خوبی؟
    آقا ایشاللا که خوش بگذره
    وقت تلف نکن اونجا.
    خرید هاتونم همین بازار خودمون بکنید بذارید تو یه چمدون بگید موقع برگشتن بیارن براتون فرودگاه. برا ما خیلی جواب داد این کار.
    همش برید حرم وقت کمه ها زود میگذره.
    دقیقا همین روزا بود که با خانومم رفتیم مکه یادش به خیر.
    پست آخر وبلاگمون هم همینه تونستی یه سر بیا
    یا حق

  5. ali1k می‌گه:

    به سلامتی ایشالا…. خوش به حالت حاج شریک…
    دعای دوستان فراموش نشه فقط

  6. حمیدرضا می‌گه:

    سلام حاج سعید….
    بلاخره بعد از اینهمه حاجی گفتن یه نیمچه حاجی ازت در میادا….
    سعی کن خیلی استفاده کنی….مخصوصا آمادگی قبل رفتن خیلی کمک میکنه….
    از کتاب حج “دکتر شریعتی” غافل نشو سعید،ما غافل شدیم ضرر کردیم
    نمازای مسجدالنبی و هم از دست نده حتی نماز میت و ….
    لطف خاصی داره
    اگه جا اضافه داشتی اون ته لیستت اسم منم بنویس…
    التماس دعای مخصوص

  7. نگارنده می‌گه:

    فاطمیه اونجا بودم؛ اون سال اواخر تابستون بود و الان اواسط بهار…و زمان زود میگذرد…
    لحظه ها رو دریابید، خیلی.
    اینجا اگه به درون راه یابید مهم نیست که قبلش چی کردین و آمادگی نداشتین، مهم اینه که دم رو غنیمت بشمارید. سعی کنید تا قبل رفتن آمادگی این رو ایجاد کنید در خودتون.
    خواندن حج شریعتی و حتی خسی در میقات کمک های خوبی ست.
    با حج مقبول برگردید انشاءالله.
    دعاگوی این بنده بدش هم باشید.
    حق نگهدار.

  8. سعيد می‌گه:

    فعلا دارم عرفان حج آقای جوادی آملی رو میخونم ایشالا بعدش حتما حج آقای شریعتی رو هم میخونم…

  9. علي می‌گه:

    سلام آقا سعید
    ان شاء الله به سلامتی
    به شدت التماس دعا دارم، مدیونید اگر فراموش کنید.
    یا علی

  10. یه معتمره!! می‌گه:

    سلام..
    من اولین باره میام وبلاگتون!
    نزدیکه ۱ ماهه برگشتم
    من کوچیک تر از اونم که نصیحت کنم
    اما به عنوان خواهر کوچیکتون که چند وقت پیش مثل شما دغدغه رفتن داشت یه چیزایی بهتون می گم.
    اگه رفتید کارهایی رو انجام بدید که ایران نمیشه کرد. باآدمها ارتباط بگیرید. باعث میشه فطری بودن کارهای آدم معلوم شه فایدشم درآوردن ایرادهای خودتونه.
    سیستم خدا یه سیستم خیلی راحته. برین خوش باشید .اگه گریتون نگرفت اتفاقی نیافتاده(بخشید شاید دخترونه می گم).
    اما حواستون باشه امامتون بهتون شهیده( طبق س نحل شهید یعنی اینکه کسی که تمام حرکات و رفتارتون رو مشاهده می کند). دعاتون میکنه و اگه اونجا از غربت روضه و بقیع دیوونه شدید. فقط فرجو دعا کنین.
    شما رو به خدا تو سجده اول روبه کعبه تون دعای فرج کنین. باور بهتون میده که نیاز اصلی ما فرجه!
    ما یه اصطلاحی داشتیم :شتر پیامبر باش!… یعنی وقتی میرین حرم هرچا نشوندنتون بشینین.گیر ندین که اینجا خوبه یا اونجا. اون وقت می بینید که چقدر فرق داره!
    قرآن خوبه ختم کنین اما اگه قرآن خوندنتون تکوینی بود هم بد نیست.
    به این حواستون باشه که تو کعبه هرجا که دست بزنید و هرچا که قدم بذارید بدون شک!!! امامتون بوده.این به آدم احساس خوبی میده (همون شهید بودن).
    اگه شهدا رو دیدن سلام مارم برسونین. مکه ما خیلی شهدایی بود.
    قبل از رفتن حاج آقآ امجد به ما گفتن :
    گداییم دیگه، برین گدایی کنین.
    گدا باشید وقتی آدم بفهمه هیچی نداره تهشه. ته عشق و حال با خدا.
    راستی یادتون نره خدا هست .احوالشو بپرسین
    بگین مرسی از اینکه هوامونو داری.شرمنده یم

    ببخشید سرتون درد اومد.
    یا علی

  11. سعيد می‌گه:

    ممنونم از مطلبتون

  12. علی می‌گه:

    سلام
    خوش بگذره
    ما رو هم دعا کن
    یا علی

  13. ایروانی می‌گه:

    قشنگترین سفری که شاید سالها یادش کنید مطمئن باشید این سفر خواهد بود … مکه اولین بار رفتن خاطره ای عمیق داره … مهم اینست که اثرش نیز عمیق باشه … چیزی که من ازش عذاب میکشم همینه … حال و هواش را از دست ندید ….
    ۴ تا نامه دارم … که سعی میکنم بیام فرودگاه به خانم بدم … یکی از صمیمی ترین دوستام که رفته بودند از ته دل براش نوشتم .. نامه ها مال سال ۸۲ است … من خیلی تغییر کردم اما نامه ها را تغییر نمیدم … شاید کودکانه به نظر بیان اما احساس آن موقع است .

    مدیر کاروان ما یک برنامه دیده بود عالی … صبح ساعت ۳ بامداد با مختصر غذایی میرفتم حرم … ساعت ۱۲ برمیگشتم … یک استراحت و غذا … دوباره ساعت ۱ نماز تا ۳ .. ۳ تا ۵ عکاسی میکردم … عکس هنری با دوربین قاچاقی . و باز عبادت تا ۱۰ . ۱۰ تا ۳ بامداد استراحت .

    سعی کنید به دیگر مراکز آنجا برید . یک کتابخانه زیبا در ضلع غربی مسجد النبی وجود داره . و جبهه شرقی ان نیز قبرستان بقیع است . اگر غار حرا نبردند خودتان حتما بروید . سعی کنید جوری برید که نماز صبح طلوع افتاب انجا باشید .
    چیزی که خیلی صفا داره … دعای کمیل در یک طواف خواندن است . انسان را مسخ میکند .
    روزه بگیرید …
    موفق باشید .

  14. حسین ط می‌گه:

    سفر بی خطر ان شاالله.
    ذکر کثیر دعای دوستان باشه ان شاالله.

  15. صالح می‌گه:

    سه گروه قصد بیت العتیق کنن:
    نخست آنانکه پاداش خواهند
    دوم آنانکه امر خدا به جا آرند
    سوم آنانکه قصد مشاهده صاحب خانه دارند
    التماس دعا…

  16. فاطیما می‌گه:

    سلام …
    من هم چهارم تیر میرم!
    امیدوارم سفر خوبی داشته باشید …
    خوشحال می شم وقتی برگشتین از تجربه تون استفاده کنم …
    التماس دعا ….
    خوش بگذره!

  17. د می‌گه:

    بسم الله
    سلام
    دفعه دوم که رفتم عاشق کعبه و صاحب کعبه شدم. هر چند معتقدم:
    به حریم کعبه رفتم به حرم رهم ندادند که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
    خیلی خیلی خیلی التماس دعا، خیلی دل تنگم.
    برای من خوندن کتاب خیلی اساسی بود. اگه مایل بودین یه کتاب خوب بهتون معرفی کنم.

شما هم نظر خود را بیان کنید