تقوا

۲۰ بهمن ۱۳۸۶ / جهادي, يادداشت /

امروز ۱۱:۳۰ کلاسمون تموم شد، رفتم مسجد که قبل نماز یه چرتی بزنم، با شنیدن این جملات از خواب بیدار شدم: یکی که تا حالا نیومده بود از یکی که یه بار اومده بود پرسید: “فلانی کجا میره؟” اونم با کلی تعجب جواب داد : “اگه میدونستی جو اونجا چطوریه اصلا این سوال رو نمیپرسیدی!”
خوبه که تقوا داشته باشیم، حتی تو حرف زدنهامون، حتی شما دوست عزیز…

مطلب قبلی / بعدی
کلمات کلیدی :

5 دیدگاه برای “تقوا”

  1. كاظم می‌گه:

    به نقل از علماء : آدم باشیم..

  2. محسن می‌گه:

    حوب حالا می پرسیدی چجوریه تا ما هم روشن شیم!

  3. حسین می‌گه:

    ” روزگاری است که ایمان فلک بر باد است . قرن ، قرن هواپرستهاست “

  4. حسین می‌گه:

    تو هنوزم میری تو مسجد میخوابی . هه هه هه …
    چطوریایی ؟

  5. علی آقا مربی می‌گه:

    اولا که خوابیدن در مسجد مکروهه … ثانیا تریپ عرفان زدی حاج سعید !

شما هم نظر خود را بیان کنید